رابطه نامشروع با مرد متاهل ، ادامه بدم ؟

[LOVE...¥]

سلام مشاورین و دوستان سایت مشاورکو

یک خانوم ۳۰ ساله هستم که ۵ سال پیش ازدواج کردم و بعد به خاطر بیماری شوهر سابقم که نمیتونست رابطه جنسی داشته باشه و حتی بعد از یک سال زندگی مشترک هنوز باکره بودم ازش جدا شدم و مهریه ام رو کامل گرفتم
به خاطر سبک رفتاری سنتی خانوادم و برادرانم به منزل پدری نرفتم و یک خونه با امکانات اجاره کردم و جاهازم رو بردم داخلش و زندگی جدا شروع کردم و با وجود ناراحتی خانوادم من خیلی شاد بودم
بعد یک مدتی با آقایی آشنا شدم و بعد چند ماه عاشق ایشون شدم و هنوزم هستم ، 37 سالشه و یک پسر ۳ ساله و یک دختر ۵ ساله داره ، اما من ابن آقا رو پذیرفتم و عاشقش شدم و ایشون هم مردی بوده و هست که واقعا یک زن دوست داره باهاش زندگی کنه

از هرچی بهترین هستند ، قشنگی ، جذبه ، حساسیت نسبت به من ، و پول و هرچیز دیگه

۲ ساله باایشون هستم و رابطه جنسی کامل داشتیم در هفته سه شب با بهانه ی اینکه کارگاه سفارش زیاد داره و باید بالا سر کار گر ها باشم شب خونه نمیره و میاد خونه ی من
هروقت میاد دست پر میاد ، مثل یک مرد واقعی هزینه هامو تقبل کرده ، دیگه اجازه نداد من کرایه خونه رو بدم و همه جوره ساپورتم میکنه

بهش گفتم من دیگه نمیخوام اینطوری ادامه بدم باید زنت رو طلاق بدی خیلی با صراحت گفت طلاقش نمیدم تو راهم ول نمیکنم ، نمیدونم چیکار کنم
به عشق پنهانی ادامه بدم و همیشه معشوقه باقی بمونم ؟
یا به زنش بگم و عکس و فیلم بهش نشون بدم تا نا امید بشه و طلاق بگیره
البته زنش جربزه طلاق و این کارهارا نداره
چندبار کتکش زده یا پشت تلفن سرش داد میزنه برای همین احتمال داره از طریق زنش بجایی راه نبرم !

بهم گفته بدخلقی میکنی به خاطر اعصابته باید حاملت کنم یه پسر به دنیا بیاری تا بدونی فقط مال خودمی

نمیتونم تصمیم گیری کنم که چی کنم ؟ من واقعا عاشق شدم ، نمیتونم ولش کنم
میدونم دوستم داره ، زنش اتفاقا خیلی قشنگه به اندازه من نه ولی قشنگه
برای همین مطمئنم منو برای ظاهرم یا چیزای این طوری نمیخواد

در دوراهی هستم ! فکر میکنم از دوست داشتن زیاد خودمو گول میزنم
دوستان حامله بشم به نظرتون ممکنه رام بشه و راضی به طلاق زنش ؟

[Saltanat]

سلام مشاورین و دوستان سایت مشاورکو

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

از باردار شدن توسط این آقا برای نگه داشتن ایشون در رابطه یا راضی کردن ایشون برای ازدواج باشما و طلاق همسرش صرف نظر کنید ، چون این رابطه شرایط و چهارچوب لازم برای پیشرفت و موفقیت و تشکیل زندگی رو نداره
این سبک زندگی پنهانی برای شما آسیب زا هست و تنها کسی که ضرر میکنه خودشما هستید
به شما پیشنهاد میکنم به روانشناس مراجعه کنید تا از نظر سبک شخصیتی و وابستگی که نسبت به این مرد متاهل دارید مورد بررسی و ارزیابی دقیق قرار بگیرین
باتوجه به رفتارهای شما که پر ریسک هستند ( قصد اقدام به انتشار تصاویر خود و اون آقا ، اقدام به رابطه نامشروع بایک مرد متاهل و قصد بارداری از ایشون و ...) شما حتما باید به روانشناس بالینی مراجعه کنید و مشکل شما حضوری برسی بشه
بهتره وارد پروسه مشاوره و ترک این آقا بشین تا در آینده شانس داشتن یک زندگی ایده آل محروم نباشید

[علی 28]

سلام مشاورین و دوستان سایت مشاورکو

یک خانوم ۳۰ ساله هستم که ۵ سال پیش ازدواج کردم و بعد به خاطر بیماری شوهر سابقم که نمیتونست رابطه جنسی داشته باشه و حتی بعد از یک سال زندگی مشترک هنوز باکره بودم ازش جدا شدم و مهریه ام رو کامل گرفتم
به خاطر سبک رفتاری سنتی خانوادم و برادرانم به منزل پدری نرفتم و یک خونه با امکانات اجاره کردم و جاهازم رو بردم داخلش و زندگی جدا شروع کردم و با وجود ناراحتی خانوادم من خیلی شاد بودم
بعد یک مدتی با آقایی آشنا شدم و بعد چند ماه عاشق ایشون شدم و هنوزم هستم ، 37 سالشه و یک پسر ۳ ساله و یک دختر ۵ ساله داره ، اما من ابن آقا رو پذیرفتم و عاشقش شدم و ایشون هم مردی بوده و هست که واقعا یک زن دوست داره باهاش زندگی کنه

از هرچی بهترین هستند ، قشنگی ، جذبه ، حساسیت نسبت به من ، و پول و هرچیز دیگه

۲ ساله باایشون هستم و رابطه جنسی کامل داشتیم در هفته سه شب با بهانه ی اینکه کارگاه سفارش زیاد داره و باید بالا سر کار گر ها باشم شب خونه نمیره و میاد خونه ی من
هروقت میاد دست پر میاد ، مثل یک مرد واقعی هزینه هامو تقبل کرده ، دیگه اجازه نداد من کرایه خونه رو بدم و همه جوره ساپورتم میکنه

بهش گفتم من دیگه نمیخوام اینطوری ادامه بدم باید زنت رو طلاق بدی خیلی با صراحت گفت طلاقش نمیدم تو راهم ول نمیکنم ، نمیدونم چیکار کنم
به عشق پنهانی ادامه بدم و همیشه معشوقه باقی بمونم ؟
یا به زنش بگم و عکس و فیلم بهش نشون بدم تا نا امید بشه و طلاق بگیره
البته زنش جربزه طلاق و این کارهارا نداره
چندبار کتکش زده یا پشت تلفن سرش داد میزنه برای همین احتمال داره از طریق زنش بجایی راه نبرم !

بهم گفته بدخلقی میکنی به خاطر اعصابته باید حاملت کنم یه پسر به دنیا بیاری تا بدونی فقط مال خودمی

نمیتونم تصمیم گیری کنم که چی کنم ؟ من واقعا عاشق شدم ، نمیتونم ولش کنم
میدونم دوستم داره ، زنش اتفاقا خیلی قشنگه به اندازه من نه ولی قشنگه
برای همین مطمئنم منو برای ظاهرم یا چیزای این طوری نمیخواد

در دوراهی هستم ! فکر میکنم از دوست داشتن زیاد خودمو گول میزنم
دوستان حامله بشم به نظرتون ممکنه رام بشه و راضی به طلاق زنش ؟

1. ایشون آدم خوبی بود وقتی زن داشت با شما رابطه نداشت
2. ایشون آدم خوبی بود دروغ نمیگفت تا بیاد پیش شما
3. ایشون آدم خوبی بود وقتی بچه داره و خانواده داره دنبال شما راه نمی افتاد
4. ایشون آدم خوبی بود ...

مرد ها تنوع طلب هستند و در مواردی مثل ایشون عملیش میکنن. اینکه حامله بشید و... خیالبافی های کودکانه است.
یا اینکه با فشار و تهدید و افشاگری خانومشون طلاق بگیره فکر میکنید اینجوری خوشبخت میشین؟
و تصور کنید ایشون بدون اینکه هیچ تعهد قانونی به شما داشته باشه باعث بچه دار شدنتون بشه...اون وقت اگه اوضاع تغییر کنه چیکار میکنید...

بهش فکر کنید آیا شما از نظر عقلی بالغ شدین یا مثل بالغ فکر میکنید؟

[رامونا]

سلام مشاورین و دوستان سایت مشاورکو

یک خانوم ۳۰ ساله هستم که ۵ سال پیش ازدواج کردم و بعد به خاطر بیماری شوهر سابقم که نمیتونست رابطه جنسی داشته باشه و حتی بعد از یک سال زندگی مشترک هنوز باکره بودم ازش جدا شدم و مهریه ام رو کامل گرفتم
به خاطر سبک رفتاری سنتی خانوادم و برادرانم به منزل پدری نرفتم و یک خونه با امکانات اجاره کردم و جاهازم رو بردم داخلش و زندگی جدا شروع کردم و با وجود ناراحتی خانوادم من خیلی شاد بودم
بعد یک مدتی با آقایی آشنا شدم و بعد چند ماه عاشق ایشون شدم و هنوزم هستم ، 37 سالشه و یک پسر ۳ ساله و یک دختر ۵ ساله داره ، اما من ابن آقا رو پذیرفتم و عاشقش شدم و ایشون هم مردی بوده و هست که واقعا یک زن دوست داره باهاش زندگی کنه

از هرچی بهترین هستند ، قشنگی ، جذبه ، حساسیت نسبت به من ، و پول و هرچیز دیگه

۲ ساله باایشون هستم و رابطه جنسی کامل داشتیم در هفته سه شب با بهانه ی اینکه کارگاه سفارش زیاد داره و باید بالا سر کار گر ها باشم شب خونه نمیره و میاد خونه ی من
هروقت میاد دست پر میاد ، مثل یک مرد واقعی هزینه هامو تقبل کرده ، دیگه اجازه نداد من کرایه خونه رو بدم و همه جوره ساپورتم میکنه

بهش گفتم من دیگه نمیخوام اینطوری ادامه بدم باید زنت رو طلاق بدی خیلی با صراحت گفت طلاقش نمیدم تو راهم ول نمیکنم ، نمیدونم چیکار کنم
به عشق پنهانی ادامه بدم و همیشه معشوقه باقی بمونم ؟
یا به زنش بگم و عکس و فیلم بهش نشون بدم تا نا امید بشه و طلاق بگیره
البته زنش جربزه طلاق و این کارهارا نداره
چندبار کتکش زده یا پشت تلفن سرش داد میزنه برای همین احتمال داره از طریق زنش بجایی راه نبرم !

بهم گفته بدخلقی میکنی به خاطر اعصابته باید حاملت کنم یه پسر به دنیا بیاری تا بدونی فقط مال خودمی

نمیتونم تصمیم گیری کنم که چی کنم ؟ من واقعا عاشق شدم ، نمیتونم ولش کنم
میدونم دوستم داره ، زنش اتفاقا خیلی قشنگه به اندازه من نه ولی قشنگه
برای همین مطمئنم منو برای ظاهرم یا چیزای این طوری نمیخواد

در دوراهی هستم ! فکر میکنم از دوست داشتن زیاد خودمو گول میزنم
دوستان حامله بشم به نظرتون ممکنه رام بشه و راضی به طلاق زنش ؟

سلام.

همین ابتدای صحبت توجهتو جلب میکنم به عنوانی که برای تاپیکت انتخاب کردی،
رابطه نامشروع با مرد متأهل...
این یعنی حتی خودت هم به غلط بودن این رابطه آگاهی.

خوب دوست عزیز وقتی خودت اینو میدونی و توی حرفات از دردسرهای این رابطه گفتی دیگه چرا خودتو توش گیر انداختی؟!

من به چند موضوع مهم میخوام موردی اشاره کنم:

اول اینکه حتی اگر این آقا از همسرش هم جدا بشه اصلا فکر نکن که زندگی آروم و بدون تنشی کنار ایشون خواهی داشت،
چون طبق گفته های شما در این شرایطی که از طرف اون آقا و همسرش زمینه ای برای طلاق وجود نداره، ایجاد طلاق با کش و قوسهای خیلی فراوانی همراه خواهد بود که به احتمال زیاد پای شما هم وسط کشیده میشه و این برای شما عواقب زیادی خواهد داشت حتی بعد از ازدواجت با ایشون!
مثلا ممکنه شما کاری کنی یا باعث اتفاقی بشی که باعث کینه همیشگی این آقا نسبت به شما بشه، حتی اگر ازدواج کنین.

یا مثلا ممکنه این موضوع روی ارتباط شما با خونواده ایشون تاثیر منفی بزاره و شما هیچوقت نتونی رابطه خوبی با خونوادشون داشته باشی.

و اینکه ایشون دو فرزند کوچیک داره که حتی بعد از طلاق به عنوان پدر توجه ،رسیدگی و ارتباط با اونها رو خواهد داشت و همین دلیل باعث اتصال مادام العمر ایشون با همسر سابقش که مادر اون بچه هاست میشه ، و در این اتصال و ارتباط هر موضوعی میتونه پیش بیاد...
مثلا اینکه دوباره به هم رجوع کنن،
یا مسائلی که بچه ها یا مادرشون در زندگی شما میتونن ایجاد کنن و از تحمل شما خارج باشه.

اینا فقط بخشی از مسائلیه که ممکنه برای شما پیش بیاد، قضیه خیلی وسیعتر از این حرفاس.

مورد دوم اینکه شما خیلی راحت از اینکه این آقا رو وادار به طلاق کنی حرف میزنی،
درسته که طلاق بین دو نفر اتفاق میفته اما در واقع زندگی تمام کسانی که در اون خانواده زندگی میکنن با طلاق از هم میپاشه.
یعنی یک زن و دو کودک که در این خانواده هستن!
زنی که با هزاران امید و آرزو وارد این زندگی شده و توی این زندگی زحمت کشیده ،
و دو بچه ای که کانون گرم خونواده رو از دست میدن و دیگه پدر و مادرشون کنار هم نمیتونن داشته باشن!
و این برای بچه ای در این سن ضربه بسیار مهلکی هست.

حالا من میخوام از شما بپرسم آیا شما اینو در خودت میبینی که باعث چنین زجر و دردی در سه انسان بشی؟!

آیا شأن و جایگاه انسانی شما اینه؟؟

خواهش میکنم یک لحظه خودتو جای اون زن بزار،

فکر کن همسر اول این آقا هستی و دو تا بچه داری، سالها توی این زندگی زحمت کشیدی و بچه ها رو به اینجا رسوندی.
همسرت سه شب در هفته رو به تو دروغ میگه و میره پیش یه زن دیگه،
و حالا اون زن دنبال راهیه که شوهرتو ازت جدا کنه و برای خودش داشته باشه...

چه حالی میشی چنین اتفاقی واست پیش بیاد؟؟؟

آیا تو اینو در شأن خودت میدونی باعث چنین ضربه ویران کننده ای ای به یک زندگی باشی؟؟
خواهش میکنم بهش فکر کن...

مورد سوم اینکه،
عاجزانه خواهش میکنم به فرزندآوری به عنوان یه راه حل برای مشکلت نگاه نکن.
اونم در این شرایط بحرانی که تکلیف زندگیتو نمیدونی.

بچه داشتن نه امتیازه نه حق!
بچه داشتن فقط مسئولیت و تکلیفه.

یک انسان قراره به وجود بیاری!

خاله بازی نیست.

مسئولیت رشد و پرورش یک انسان تا آخر عمرت روی دوشته.

فقط زمانی براش اقدام کن که مطمئن باشی میتونی در حد توانت زندگی مناسبی براش مهیا کنی و مادر مناسبی براش باشی.

و در آخر اینکه،
وقتی این آقا الان زده زیر قول و تعهدش به همسری که حتی دلش نمیاد طلاقش بده...هیچ تضمینی نیست بعدا سر قول و تعهدش به شما بمونه و نره سراغ سومی...

[sh.....]

به همین راحتی ؟
حامله بشید ؟
از یک مرد متاهل و دارای دو فرزند حامله بشی ؟
زندگی خانومش قراره چی بشه ؟
طلاقش بده به همین راحتی ؟
میتونی احساس خوشبختی کنی وقتی روی آه و حسرت و نا امیدی یک زن دیگه داری واسه خودت عشق میکنی ؟
مگه شهوت و جذابیت و پول چقدر ارزش داره که به خاطرش یه زندگی رو از هم به در کنی
متاسفم برای اون مردی که قدر و قیمت زن خودش رو نمیدونه و وارد این رابطه ها میشه
الان به عنوان یک دوست یا خواهر بهتون میگم و التماس میکنم زندگی سه نفر رو فدای خودتون نکنید
یک زن رو یک مادر رو از همسرش و دو فرزند رو از پدرشون دور نکن
خدا میدونه اون خانوم چه دل خونی داره تا به سحر وقتی شوهرش با شماست
خواهش میکنم زندگیشون را رها کن

[LOVE...¥]

سلام.

همین ابتدای صحبت توجهتو جلب میکنم به عنوانی که برای تاپیکت انتخاب کردی،
رابطه نامشروع با مرد متأهل...
این یعنی حتی خودت هم به غلط بودن این رابطه آگاهی.

خوب دوست عزیز وقتی خودت اینو میدونی و توی حرفات از دردسرهای این رابطه گفتی دیگه چرا خودتو توش گیر انداختی؟!

من به چند موضوع مهم میخوام موردی اشاره کنم:

اول اینکه حتی اگر این آقا از همسرش هم جدا بشه اصلا فکر نکن که زندگی آروم و بدون تنشی کنار ایشون خواهی داشت،
چون طبق گفته های شما در این شرایطی که از طرف اون آقا و همسرش زمینه ای برای طلاق وجود نداره، ایجاد طلاق با کش و قوسهای خیلی فراوانی همراه خواهد بود که به احتمال زیاد پای شما هم وسط کشیده میشه و این برای شما عواقب زیادی خواهد داشت حتی بعد از ازدواجت با ایشون!
مثلا ممکنه شما کاری کنی یا باعث اتفاقی بشی که باعث کینه همیشگی این آقا نسبت به شما بشه، حتی اگر ازدواج کنین.

یا مثلا ممکنه این موضوع روی ارتباط شما با خونواده ایشون تاثیر منفی بزاره و شما هیچوقت نتونی رابطه خوبی با خونوادشون داشته باشی.

و اینکه ایشون دو فرزند کوچیک داره که حتی بعد از طلاق به عنوان پدر توجه ،رسیدگی و ارتباط با اونها رو خواهد داشت و همین دلیل باعث اتصال مادام العمر ایشون با همسر سابقش که مادر اون بچه هاست میشه ، و در این اتصال و ارتباط هر موضوعی میتونه پیش بیاد...
مثلا اینکه دوباره به هم رجوع کنن،
یا مسائلی که بچه ها یا مادرشون در زندگی شما میتونن ایجاد کنن و از تحمل شما خارج باشه.

اینا فقط بخشی از مسائلیه که ممکنه برای شما پیش بیاد، قضیه خیلی وسیعتر از این حرفاس.

مورد دوم اینکه شما خیلی راحت از اینکه این آقا رو وادار به طلاق کنی حرف میزنی،
درسته که طلاق بین دو نفر اتفاق میفته اما در واقع زندگی تمام کسانی که در اون خانواده زندگی میکنن با طلاق از هم میپاشه.
یعنی یک زن و دو کودک که در این خانواده هستن!
زنی که با هزاران امید و آرزو وارد این زندگی شده و توی این زندگی زحمت کشیده ،
و دو بچه ای که کانون گرم خونواده رو از دست میدن و دیگه پدر و مادرشون کنار هم نمیتونن داشته باشن!
و این برای بچه ای در این سن ضربه بسیار مهلکی هست.

حالا من میخوام از شما بپرسم آیا شما اینو در خودت میبینی که باعث چنین زجر و دردی در سه انسان بشی؟!

آیا شأن و جایگاه انسانی شما اینه؟؟

خواهش میکنم یک لحظه خودتو جای اون زن بزار،

فکر کن همسر اول این آقا هستی و دو تا بچه داری، سالها توی این زندگی زحمت کشیدی و بچه ها رو به اینجا رسوندی.
همسرت سه شب در هفته رو به تو دروغ میگه و میره پیش یه زن دیگه،
و حالا اون زن دنبال راهیه که شوهرتو ازت جدا کنه و برای خودش داشته باشه...

چه حالی میشی چنین اتفاقی واست پیش بیاد؟؟؟

آیا تو اینو در شأن خودت میدونی باعث چنین ضربه ویران کننده ای ای به یک زندگی باشی؟؟
خواهش میکنم بهش فکر کن...

مورد سوم اینکه،
عاجزانه خواهش میکنم به فرزندآوری به عنوان یه راه حل برای مشکلت نگاه نکن.
اونم در این شرایط بحرانی که تکلیف زندگیتو نمیدونی.

بچه داشتن نه امتیازه نه حق!
بچه داشتن فقط مسئولیت و تکلیفه.

یک انسان قراره به وجود بیاری!

خاله بازی نیست.

مسئولیت رشد و پرورش یک انسان تا آخر عمرت روی دوشته.

فقط زمانی براش اقدام کن که مطمئن باشی میتونی در حد توانت زندگی مناسبی براش مهیا کنی و مادر مناسبی براش باشی.

و در آخر اینکه،
وقتی این آقا الان زده زیر قول و تعهدش به همسری که حتی دلش نمیاد طلاقش بده...هیچ تضمینی نیست بعدا سر قول و تعهدش به شما بمونه و نره سراغ سومی...

گرفتار درد بدی شدم
من عاشق شدم ، عاشق شدم که تن به این رابطه دادم
درسته از دردسر هاش آگاهی داشتم
ولی باور کنید که تمامش رو به جونم خریدم
خانواده خودم رو که گزاشتم کنار و هر سه هفته شاید یک ساعت برم دیدن مادر پدرم
اصلا به خاطر سن بالا ی اونها زیاد نمیخوام باهاشون باشم
خواهر و برادرم رو همین طور اصلا جواب تماس های خواهرم رو نمیدم
خانواده این آقا راهم اشکال نداره اصلا به عنوان عروس قبولم نکن ، اصلا من با مادرشوهر و خانواده شوهر نمیتونم کنار بیام

خب پدرشون مسئولیت بچه هاشو میپذیره ، هم مال من هم اون بچه هارو ، یکم باهاشون خشن برخورد کنه به عنوان مادرشان قبولم میکنن ( اگر باما زندگی کنن ) و بعد فراموش میکنن گذشته رو چون کم سن دارن

من عاشقم و حق تقدم با عاشق هاست چون من معنی انتظار برای سه شب درهفته رو میفهمم
من معنی علاقه و عشق شدید رو میفهمم
نمیتونم بدون اون واقعا زندگی کنم
حتی فکرش ! چطوری باید مردی که عاشقش شدم را ول کنم بره
هرشبی که میدونم قراره با اون زن رابطه کنه تا صبح خوابم نمیبره
مثل دیونه ها میشم
درسته شاید به من هم خیانت کنه ولی خب در بدترین حالت خیانت میکنه اما به عنوان مرد زندگیمه
میدونم مثل این آدم دیکه سر راهم سبز نمیشه و این طور عاشق نمیشم
حالی دارم که اصلا احساسات زنش برام مهم نیست ،

نه عزیزم من در خودم این ویژگی بد را نمیبینم که این کار را کنم ولی وقتی قلبم اختیارش بامن نیست چی کنم

بد تر اینکه مردم بفهمن چی میکشم حتما بگن که به شوهرش ظلم کرد این جور عاشق شد
مردیکه سرطانی اصلا نمی تونست رابطه انجام بده ! انتظار داشت جونیم را به پاش حروم کنم

بدون این مرد بهتره خودم را بکشم و زندگی نکنم

من زن پستی نیستم ولی در اندازه ای عاشقم که وقتی میفهمم با همسرش دعوا کرده و احتمالا یه کتکی زده خیلی امید وار میشم
به جان خودش قسم بی وجدان نیستم ولی شادی که بهم دست میده اختیاری نیست

به هیچ مردی اهمیت نمیدادم و خیلی مغرور بودم نمیدونم چی شد این آقا رو عاشقش شدم

تصمیم سختیه ! نمیدونم دیگه جلوگیری کنم یا نه ؟

[LOVE...¥]

به همین راحتی ؟
حامله بشید ؟
از یک مرد متاهل و دارای دو فرزند حامله بشی ؟
زندگی خانومش قراره چی بشه ؟
طلاقش بده به همین راحتی ؟
میتونی احساس خوشبختی کنی وقتی روی آه و حسرت و نا امیدی یک زن دیگه داری واسه خودت عشق میکنی ؟
مگه شهوت و جذابیت و پول چقدر ارزش داره که به خاطرش یه زندگی رو از هم به در کنی
متاسفم برای اون مردی که قدر و قیمت زن خودش رو نمیدونه و وارد این رابطه ها میشه
الان به عنوان یک دوست یا خواهر بهتون میگم و التماس میکنم زندگی سه نفر رو فدای خودتون نکنید
یک زن رو یک مادر رو از همسرش و دو فرزند رو از پدرشون دور نکن
خدا میدونه اون خانوم چه دل خونی داره تا به سحر وقتی شوهرش با شماست
خواهش میکنم زندگیشون را رها کن

با دشمنت صحبت میکنی ؟
مگه جای من داری زندگی میکنی ؟
میدونی عاشق شدم یعنی چی ؟
شهوت و جذابیت و پول هیچی نیست ، من بقدری مغرورم که واسه شوهر اولم به خاطر پول و شهوت ننشستم به پاش جونیم را از بین ببرم
پس عشق من استوار بر شهوت و پول و جذابیت نیست

چرا گفتی خدا میدونه خانومش چه دل خونی داره تا به سحر وقتی شوهرش بامنه
بگو خدا میدونه شما چه دل خونی داری وقتی حق شب جمعه واسه زنشه
شما چه دل خونی داری وقتی میدونی فلان شب با زنش برنامه جنسی داره
کی به من فکر میکنه ؟
چون اون زن فقط مشروعیت ازدواج و خطبه عقد داره همه چی مال اونه ؟

[علی 28]

با دشمنت صحبت میکنی ؟
مگه جای من داری زندگی میکنی ؟
میدونی عاشق شدم یعنی چی ؟
شهوت و جذابیت و پول هیچی نیست ، من بقدری مغرورم که واسه شوهر اولم به خاطر پول و شهوت ننشستم به پاش جونیم را از بین ببرم
پس عشق من استوار بر شهوت و پول و جذابیت نیست

چرا گفتی خدا میدونه خانومش چه دل خونی داره تا به سحر وقتی شوهرش بامنه
بگو خدا میدونه شما چه دل خونی داری وقتی حق شب جمعه واسه زنشه
شما چه دل خونی داری وقتی میدونی فلان شب با زنش برنامه جنسی داره
کی به من فکر میکنه ؟
چون اون زن فقط مشروعیت ازدواج و خطبه عقد داره همه چی مال اونه ؟

واقعا خانوم (همسر)اون آقا چقدر بدن. چجوری آخه دلش اومده با شما این کارو بکنه؟
واقعا که خیلی آدم بدیه خانوم کاملاً حق با شماست. خدا ازش نگذره که با شما این کارو میکنه.
یعنی چی اصا مرد شمارو گرفته شوهر خودش کرده.

[LOVE...¥]

واقعا خانوم (همسر)اون آقا چقدر بدن. چجوری آخه دلش اومده با شما این کارو بکنه؟
واقعا که خیلی آدم بدیه خانوم کاملاً حق با شماست. خدا ازش نگذره که با شما این کارو میکنه.
یعنی چی اصا مرد شمارو گرفته شوهر خودش کرده.

شما چرا بامن بدی ؟

[علی 28]

شما چرا بامن بدی ؟

دوست عزیز
ببنید وقتی شما تلاش میکنید واقعیت رو انکار کنید و تعریف فریبنده ای ازش داشته باشید، دیگه طبیعیه حرف هایی که میشنوید باب دلتون نباشه
ببینید برای خودتون شاید روشن نباشه اما توضیحاتی که دادید از نگاهتون به این آقا، مشکل در ارتباط با خانواده، اینکه براتون خیلی چیزا مهم نیست، چشم پوشی روی حقیقت های عریان و خیلی چیزای دیگه نشان می دهد شما در تهه فکرتون یه سری مشکلات دارید که می تونه ریشه در کودکی، گذشته، رفتار پدر مادرتون و تجاربتون داشته باشه.

لازم نیست به حرف من یا هر کس دیگه ای توجه کنید و عوضش به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کنید خیلی صریح بگید ماجرا رو. ایشون بهترین راهنمایی رو خواهند کرد.
آروزی سلامتی و آرامش براتون دارم

[رامونا]

گرفتار درد بدی شدم
من عاشق شدم ، عاشق شدم که تن به این رابطه دادم
درسته از دردسر هاش آگاهی داشتم
ولی باور کنید که تمامش رو به جونم خریدم
خانواده خودم رو که گزاشتم کنار و هر سه هفته شاید یک ساعت برم دیدن مادر پدرم
اصلا به خاطر سن بالا ی اونها زیاد نمیخوام باهاشون باشم
خواهر و برادرم رو همین طور اصلا جواب تماس های خواهرم رو نمیدم
خانواده این آقا راهم اشکال نداره اصلا به عنوان عروس قبولم نکن ، اصلا من با مادرشوهر و خانواده شوهر نمیتونم کنار بیام

خب پدرشون مسئولیت بچه هاشو میپذیره ، هم مال من هم اون بچه هارو ، یکم باهاشون خشن برخورد کنه به عنوان مادرشان قبولم میکنن ( اگر باما زندگی کنن ) و بعد فراموش میکنن گذشته رو چون کم سن دارن

من عاشقم و حق تقدم با عاشق هاست چون من معنی انتظار برای سه شب درهفته رو میفهمم
من معنی علاقه و عشق شدید رو میفهمم
نمیتونم بدون اون واقعا زندگی کنم
حتی فکرش ! چطوری باید مردی که عاشقش شدم را ول کنم بره
هرشبی که میدونم قراره با اون زن رابطه کنه تا صبح خوابم نمیبره
مثل دیونه ها میشم
درسته شاید به من هم خیانت کنه ولی خب در بدترین حالت خیانت میکنه اما به عنوان مرد زندگیمه
میدونم مثل این آدم دیکه سر راهم سبز نمیشه و این طور عاشق نمیشم
حالی دارم که اصلا احساسات زنش برام مهم نیست ،

نه عزیزم من در خودم این ویژگی بد را نمیبینم که این کار را کنم ولی وقتی قلبم اختیارش بامن نیست چی کنم

بد تر اینکه مردم بفهمن چی میکشم حتما بگن که به شوهرش ظلم کرد این جور عاشق شد
مردیکه سرطانی اصلا نمی تونست رابطه انجام بده ! انتظار داشت جونیم را به پاش حروم کنم

بدون این مرد بهتره خودم را بکشم و زندگی نکنم

من زن پستی نیستم ولی در اندازه ای عاشقم که وقتی میفهمم با همسرش دعوا کرده و احتمالا یه کتکی زده خیلی امید وار میشم
به جان خودش قسم بی وجدان نیستم ولی شادی که بهم دست میده اختیاری نیست

به هیچ مردی اهمیت نمیدادم و خیلی مغرور بودم نمیدونم چی شد این آقا رو عاشقش شدم

تصمیم سختیه ! نمیدونم دیگه جلوگیری کنم یا نه ؟

یعنی واقعا همه چیزو انقد راحت میبینی؟؟

قطع ارتباط با خونواده ها برای یک عمر!!!
زندگی خوب و خوش کنار بچه هایی که باعث به هم خوردن آرامش و آسیب روحیشون شدی!!!
داشتن بچه خودت وسط این آشفته بازار بدون اینکه نگران این باشی که آیا میتونه توی این شرایط رشد سالم داشته باشه یا نه!!!
حتی خیانت شوهرت ، فقط چون دیگه مرد زندگیت شده؟؟!!!

حق تقدم با عاشقاس؟!!
زنی که به امیدی وارد یک زندگی شده و سالها توی اون زندگی زحمت کشیده حقی نداره؟؟؟؟

اصلا به فرض که حق تقدم با شما، به چه قیمتی؟؟؟
به قیمت خون کردن دل سه تا انسان؟؟؟

زندگیتو میخوای روی چی بنا کنی؟؟؟؟ روی دلهایی که شکستی؟؟؟
با دوامه به نظرت؟؟؟موندگاره؟؟؟


ما اینجا هر چی بگیم شما یه جور توجیهش میکنی.
دنبال راه حل نیومدی ، فقط اومدی که تاییدت کنیم.

میگی بی وجدان نیستم،

بچه های معصوم رو حاضری از مادرشون جدا کنی...
حاضری پدرشون باهاشون خشن برخورد کنه...اونم این بچه های کم سن و بیگناه رو!
از دعوا و کتک خوردن یک زن ، یک مادر، یک انسان خوشحال و امیدوار میشی...
از آشفته و پریشون شدن یک زندگی شاد میشی...

میشه بگی وجدان رو چی تعریف میکنی؟!!!

[LOVE...¥]

من به شماها پناه آوردم باید به من کمک کنید
نباید طرف اون زنی که اصلا از شما کمک نخواسته بگیرید
من اومدم به شما مراجعه کردم نه اون

پس کی به دل من فکر کنه
جیگر من نمیسوزه از دوری ؟ عذاب نمیکشم

[رامونا]

من به شماها پناه آوردم باید به من کمک کنید
نباید طرف اون زنی که اصلا از شما کمک نخواسته بگیرید
من اومدم به شما مراجعه کردم نه اون

پس کی به دل من فکر کنه
جیگر من نمیسوزه از دوری ؟ عذاب نمیکشم

دوست عزیز اینجا کاربرا سعی میکنن منطقی درباره تاپیکا کامنت بزارن،
و عقل و منطق ممکنه برخلاف اون چیزی باشه که خواسته شماست.
که درباره مشکل شما هم همینطور شده.

اگر نه اینجا کسی با شما دشمنی نداره که همگی جلوی شما بایستیم.

تنها راه حل شما اینه که از این رابطه خودتو بکشی بیرون.

شما مورد مناسبی رو برای ایجاد رابطه انتخاب نکردی و فقط خودت مسئول شرایطی هستی که الان توش قرار گرفتی، قبول کن دیگران مقصر نیستن.

[MohsenPSY]

سلام مشاورین و دوستان سایت مشاورکو

یک خانوم ۳۰ ساله هستم که ۵ سال پیش ازدواج کردم و حامله بشم به نظرتون ممکنه رام بشه و راضی به طلاق زنش ؟

سلام حس شما قابل درک هست ولی تصور کنید شما خودتون متاهل بودید و دو تا بچه داشتید و یکی مخفیانه با شوهرتون رابطه داشت
اون خرید هایی که میکنه هم داره از زن و بچه خودش میزنه و برای شما میخره.
شما الان به عنوان یک تفریح برای چنین شخصی هستید و اگر هم ازدواج کنید بی شک زن های دیگری در زندگی شما خواهند بود.
سعی کنید از این رابطه اشتباه خارج شوید و همسر و شریکی مناسب برای خود بیابید
بچه اوردن هم عزیز دلم شوخی نیست. یک انسان دیگه به دنیا بیارید که یک مرد به خود جذب کنید؟ کسی که زنان را به عنوان یک حیاط خلوت میبینه و داره زیر تعهدش میزنه
آیا بچه شما لایق یک پدر چند ساعته است؟
یا حتی اگر ازدواج کنید بعد چند سال تعهدی وجود ندارد که با کس دیگر نرود

[.زینب]

سلام
شما حتی صیغه ی محرمیت نداری و دوسال رابطه کامل داشتی ؟
این عمل یعنی زنا
جرم زنا و مجازات زنا میدونی چیه ؟
میدونی چه گناه بزرگی داری مرتکب میشی

آیا مایلی یک فرزند که نتیجه زناست حامله بشی ؟

[LOVE...¥]

یعنی واقعا همه چیزو انقد راحت میبینی؟؟

قطع ارتباط با خونواده ها برای یک عمر!!!
زندگی خوب و خوش کنار بچه هایی که باعث به هم خوردن آرامش و آسیب روحیشون شدی!!!
داشتن بچه خودت وسط این آشفته بازار بدون اینکه نگران این باشی که آیا میتونه توی این شرایط رشد سالم داشته باشه یا نه!!!
حتی خیانت شوهرت ، فقط چون دیگه مرد زندگیت شده؟؟!!!

حق تقدم با عاشقاس؟!!
زنی که به امیدی وارد یک زندگی شده و سالها توی اون زندگی زحمت کشیده حقی نداره؟؟؟؟

اصلا به فرض که حق تقدم با شما، به چه قیمتی؟؟؟
به قیمت خون کردن دل سه تا انسان؟؟؟

زندگیتو میخوای روی چی بنا کنی؟؟؟؟ روی دلهایی که شکستی؟؟؟
با دوامه به نظرت؟؟؟موندگاره؟؟؟


ما اینجا هر چی بگیم شما یه جور توجیهش میکنی.
دنبال راه حل نیومدی ، فقط اومدی که تاییدت کنیم.

میگی بی وجدان نیستم،

بچه های معصوم رو حاضری از مادرشون جدا کنی...
حاضری پدرشون باهاشون خشن برخورد کنه...اونم این بچه های کم سن و بیگناه رو!
از دعوا و کتک خوردن یک زن ، یک مادر، یک انسان خوشحال و امیدوار میشی...
از آشفته و پریشون شدن یک زندگی شاد میشی...

میشه بگی وجدان رو چی تعریف میکنی؟!!!

آسیب روحی نمیبینن بچه ها ، منم برای اونها مادر میشم
میبوسم میبرم بیرون ،
بچه سه ساله و نج ساله خیلی طول بکشه ۶ ماه بعد مامانشون یادشون نمیاد
باهاش یکم حرف زدم شاید قبول کنه بچه هارو بیاره برای خودش زنش را طلاق بده ، چون گفتم بچه ای که از وجود تو باشه با عشق بزرگ میکنم
آهان یادم رفته بود از اول بگم ، مهریه زنش رو کامل میده ها

احترام من را نشکنید ، چرا سوالت رو این مدلی میپرسی که من حس کنم وحدان ندارم و کثیفم !
کافیه خودتو بزاری جای من متوجه میشی چی میکشم

باشه قبول ، اومدم دنبال تایید
دلم میخواست درک بشم و قبول کنید که من هم باید به نیازام پاسخ بدم که این طور نشد

عزیزم زحمتی نکشیده ! اصلا سر ته ازدواج و آشنایی شون ۵ سال و پنج ماهه

وجدان یعنی باعث آزار کسی نشی یعنی ظلم نکنی به کسی
خب من تا درگیر نشدم کار بدی نکردم
مثلا اگر زندگی زنای زیادی رو خراب میکردم این بی وجدانی بود
ولی الان عاشقم و دارم نیاز خودمو پاسخ میدم

فکر کردم با خودم ، من که باهمه چی ساختم ، راضی هستم اون زن تو زندگیش باشه ولی منم عقد کنه ، واسه همین باید حامله بشم

از نظر خودش مشکلی نداره ، گفت یکم کتکش بزنم خودش میاد محضر رضایت میده زن دوم بگیرم
اینطوری اونم طلاق نمیگیره
شایدم برم طبقه پایین خونش زندگی کنم
طبقه بالا اون زنش وسط مادرش اینا هستن پایین هم من برم

با خود دختره حرف میزنم ، اونم نمیخواد زندگیش خراب بشه میدونم
اینطوری نه سیخ میسوزه نه کباب
به تمام دین و ایمان قسم تکرار میکنم من زن بدی نیستم
طرز رفتار بعضی کاربرا و حتی خود شما بامن خوب نیست

[LOVE...¥]

دوستان خوب مشاور کو بامن بد رفتار نکنید ، درست نیست
حتی یک نفر از پست های من تشکر نزده
ولی همه پای پست هایی که به من بی احترام کرده تشکر زدید

[علی 28]

دوستان خوب مشاور کو بامن بد رفتار نکنید ، درست نیست
حتی یک نفر از پست های من تشکر نزده
ولی همه پای پست هایی که به من بی احترام کرده تشکر زدید

بنده کاربر عادی هستم و مشاور نیستم...
اما به وضوح شما مشکلات عاطفی دارید دوست عزیز
این مشکلات ریشه ای باعث شده طرز نگاهتون و تصورتون قابل هضم نباشه برای بقیه.
بنده اعتقادی به گناه و این جور چیزا ندارم اما به هر حال بحث اخلاق مطرحه.

از طرف دیگه شما باید بیشینی با خودت فکر کنی که میخوای تهش چی بشه؟ یه سعادت و زندگی عادی می خوای یا فقط داشتن این آقا بدون در نظر گرفتن هزینه هاش؟

در مجموع واجبه قبل هر تصمیمی و هر کاری به مشاور یا روانشناس مراجعه کنید چون ممکنه کارهای نسنجیده و از روی خیالبافی تبعات ناگواری براتون داشته باشه.

[رامونا]

آسیب روحی نمیبینن بچه ها ، منم برای اونها مادر میشم
میبوسم میبرم بیرون ،
بچه سه ساله و نج ساله خیلی طول بکشه ۶ ماه بعد مامانشون یادشون نمیاد
باهاش یکم حرف زدم شاید قبول کنه بچه هارو بیاره برای خودش زنش را طلاق بده ، چون گفتم بچه ای که از وجود تو باشه با عشق بزرگ میکنم
آهان یادم رفته بود از اول بگم ، مهریه زنش رو کامل میده ها

احترام من را نشکنید ، چرا سوالت رو این مدلی میپرسی که من حس کنم وحدان ندارم و کثیفم !
کافیه خودتو بزاری جای من متوجه میشی چی میکشم

باشه قبول ، اومدم دنبال تایید
دلم میخواست درک بشم و قبول کنید که من هم باید به نیازام پاسخ بدم که این طور نشد

عزیزم زحمتی نکشیده ! اصلا سر ته ازدواج و آشنایی شون ۵ سال و پنج ماهه

وجدان یعنی باعث آزار کسی نشی یعنی ظلم نکنی به کسی
خب من تا درگیر نشدم کار بدی نکردم
مثلا اگر زندگی زنای زیادی رو خراب میکردم این بی وجدانی بود
ولی الان عاشقم و دارم نیاز خودمو پاسخ میدم

فکر کردم با خودم ، من که باهمه چی ساختم ، راضی هستم اون زن تو زندگیش باشه ولی منم عقد کنه ، واسه همین باید حامله بشم

از نظر خودش مشکلی نداره ، گفت یکم کتکش بزنم خودش میاد محضر رضایت میده زن دوم بگیرم
اینطوری اونم طلاق نمیگیره
شایدم برم طبقه پایین خونش زندگی کنم
طبقه بالا اون زنش وسط مادرش اینا هستن پایین هم من برم

با خود دختره حرف میزنم ، اونم نمیخواد زندگیش خراب بشه میدونم
اینطوری نه سیخ میسوزه نه کباب
به تمام دین و ایمان قسم تکرار میکنم من زن بدی نیستم
طرز رفتار بعضی کاربرا و حتی خود شما بامن خوب نیست

واقعا نمیدونم چی بگم...
متوجهی داری خودتو به چه خفت و ذلتی میکشونی؟
حاضری این همه خفت و خواری و تحمل کنی که آخرش چی بشه؟
برسی به عشقت که اونم آیا مثلا دو سال بعد تغییری نکنه و همین آدمی بمونه که کنارش خوشحال باشی یا نه؟!
میدونی اون روز اگه برسه که این مرد ، همین آدم امروز نباشه ، دیگه با اون همه مسئله و مشکلی که توی زندگیت هست هیچی نیست که سر سوزنی تو رو به اون زندگی دلخوش نگه داره؟!

فک میکنی همه چی به همین راحتیه؟
کدوم بچه ای میتونه مادرشو فراموش کنه؟؟
غیر از مادر کی میتونه مادر باشه برای آدم؟؟
اصن بچه ها هیچی، اون زن میتونه از جگرگوشه هاش جدا باشه؟ دق نمیکنه؟؟؟


این که آیا قصد بدی داری یا نه، آیا زن بدی هستی یا نه مهم نیست،
مهم اینه که چه عملی داری انجام میدی!
حالا با هر قصدی میخواد باشه.
من برم دزدی کنم بعد بگم به پیر به پیغمبر من دزد نیستم فقط نیاز داشتم و مجبور شدم دزدی کنم!
آیا نیت من، اسم کاری که انجام دادم رو تغییر میده؟
من دزدی کردم و با هر قصد و نیتی بوده اسمش دزدی بوده و کار بسیار زشت و بدی بوده.

خیلی راحت داری باعث از هم پاشیدن یک زندگی و متلاشی شدن سه تا انسان میشی بعد قسم میخوری که قصد بدی نداری؟؟
منطقیه؟؟؟

از راه میرسی میگی من از خونه تو خوشم اومده و باید خونه ت مال من باشه و ربطی بهم نداره که این خونه مال کیه و داستانش چیه، میخوامش و تمام!
منطقیه؟؟!

اون خانوم بعد از پنج سال زندگی و دو تا بچه زحمتی نکشیده و لایق اینه شوهرش از زندگیش پرتش کنه بیرون و شما که به زندگی ایشون دست درازی کردی حق با شماس؟!

پای صحبتات از کدوم حرفت تشکر کنیم؟!

بله میتونی به نیازات پاسخ بدی، اما نه با دست درازی به زندگی دیگران. نه با رنجوندن و آزار دیگران.

ما داریم واقعیت رو برای شما باز میکنیم، نه بی احترامی کردیم نه از کلمات نامناسب استفاده کردیم.

دلیل ناراحتی شما حرفا و برخورد ما نیست،
دلیل ناراحتی شما اینه که حرفای ما باعث شده به عمق این کار ناپسند و دور از انسانیتت پی ببری و نتونی خودتو تحمل کنی...

قبول کن که با موندن کنار این مرد هیچ آرامش و زندگی خوبی نخواهی داشت.

[LOVE...¥]

واقعا نمیدونم چی بگم...
متوجهی داری خودتو به چه خفت و ذلتی میکشونی؟
حاضری این همه خفت و خواری و تحمل کنی که آخرش چی بشه؟
برسی به عشقت که اونم آیا مثلا دو سال بعد تغییری نکنه و همین آدمی بمونه که کنارش خوشحال باشی یا نه؟!
میدونی اون روز اگه برسه که این مرد ، همین آدم امروز نباشه ، دیگه با اون همه مسئله و مشکلی که توی زندگیت هست هیچی نیست که سر سوزنی تو رو به اون زندگی دلخوش نگه داره؟!

فک میکنی همه چی به همین راحتیه؟
کدوم بچه ای میتونه مادرشو فراموش کنه؟؟
غیر از مادر کی میتونه مادر باشه برای آدم؟؟
اصن بچه ها هیچی، اون زن میتونه از جگرگوشه هاش جدا باشه؟ دق نمیکنه؟؟؟


این که آیا قصد بدی داری یا نه، آیا زن بدی هستی یا نه مهم نیست،
مهم اینه که چه عملی داری انجام میدی!
حالا با هر قصدی میخواد باشه.
من برم دزدی کنم بعد بگم به پیر به پیغمبر من دزد نیستم فقط نیاز داشتم و مجبور شدم دزدی کنم!
آیا نیت من، اسم کاری که انجام دادم رو تغییر میده؟
من دزدی کردم و با هر قصد و نیتی بوده اسمش دزدی بوده و کار بسیار زشت و بدی بوده.

خیلی راحت داری باعث از هم پاشیدن یک زندگی و متلاشی شدن سه تا انسان میشی بعد قسم میخوری که قصد بدی نداری؟؟
منطقیه؟؟؟

از راه میرسی میگی من از خونه تو خوشم اومده و باید خونه ت مال من باشه و ربطی بهم نداره که این خونه مال کیه و داستانش چیه، میخوامش و تمام!
منطقیه؟؟!

اون خانوم بعد از پنج سال زندگی و دو تا بچه زحمتی نکشیده و لایق اینه شوهرش از زندگیش پرتش کنه بیرون و شما که به زندگی ایشون دست درازی کردی حق با شماس؟!

پای صحبتات از کدوم حرفت تشکر کنیم؟!

بله میتونی به نیازات پاسخ بدی، اما نه با دست درازی به زندگی دیگران. نه با رنجوندن و آزار دیگران.

ما داریم واقعیت رو برای شما باز میکنیم، نه بی احترامی کردیم نه از کلمات نامناسب استفاده کردیم.

دلیل ناراحتی شما حرفا و برخورد ما نیست،
دلیل ناراحتی شما اینه که حرفای ما باعث شده به عمق این کار ناپسند و دور از انسانیتت پی ببری و نتونی خودتو تحمل کنی...

قبول کن که با موندن کنار این مرد هیچ آرامش و زندگی خوبی نخواهی داشت.

حق داری
شایدم دارم به زشتی این کار پی میبرم
به مسئله این طوری نگاه نکرده بودم ، طرز فکرم اینا نبود

[رامونا]

حق داری
شایدم دارم به زشتی این کار پی میبرم
به مسئله این طوری نگاه نکرده بودم ، طرز فکرم اینا نبود

به این فکر کن می ارزه یک عمر زن دوم باشی؟ یک عمر اولویت دوم شوهرت باشی؟
یک عمر همه به چشم یک مزاحم و کسی که باعث متلاشی شدن یک زندگی بوده نگات کنن؟

جایگاه تو اینه؟؟

آیا این حق تو نیست که یک زندگی آروم و بی دغدغه داشته باشی؟؟

لطفا به آخرش فکر کن...

[LOVE...¥]

به این فکر کن می ارزه یک عمر زن دوم باشی؟ یک عمر اولویت دوم شوهرت باشی؟
یک عمر همه به چشم یک مزاحم و کسی که باعث متلاشی شدن یک زندگی بوده نگات کنن؟

جایگاه تو اینه؟؟

آیا این حق تو نیست که یک زندگی آروم و بی دغدغه داشته باشی؟؟

لطفا به آخرش فکر کن...

من زن بدی نیستم ، فکرم بد نبود ، اگر میگم از دعوا با زنش شاد میشدم ، ب خدا قسم دست خودم نبود وب خاطر ذات کثیف نبود
بدون رو دربایستی از خودم خیلی ناراحتم
ببینید من قبلا با اسم خودم اینجا عضو بودم و درمورد مشکلاتم و رابطم با این آقا پرسیدم ولی شما و آقای علی و خانم سلطنت نبودی
بقیه بامن این طوری حرف نزدن
یه خانمی بود گفت بهترین کار همینه ، تو باید فقط به فکر خوشحالی خودت باشی نه اون زنه
من بلد نبودم این طوری فکر کنم ، کمال گرا بودم
باید فکر کنم که با خودم چیکار کردم

به احساسات بچه ها فکر نکرده بودم به خیلی چیزا فکر نکردم

[علی 28]

من زن بدی نیستم ، فکرم بد نبود ، اگر میگم از دعوا با زنش شاد میشدم ، ب خدا قسم دست خودم نبود وب خاطر ذات کثیف نبود
بدون رو دربایستی از خودم خیلی ناراحتم
ببینید من قبلا با اسم خودم اینجا عضو بودم و درمورد مشکلاتم و رابطم با این آقا پرسیدم ولی شما و آقای علی و خانم سلطنت نبودی
بقیه بامن این طوری حرف نزدن
یه خانمی بود گفت بهترین کار همینه ، تو باید فقط به فکر خوشحالی خودت باشی نه اون زنه
من بلد نبودم این طوری فکر کنم ، کمال گرا بودم
باید فکر کنم که با خودم چیکار کردم

به احساسات بچه ها فکر نکرده بودم به خیلی چیزا فکر نکردم

ببینید مسله فقط این نیست که شما در حق اون خانوم ممکنه ظلم کرده باشید
مسله اصلی اینه که این آدم بی بند و بار و غیر متعهد برای شما نمیتونه همسر خوبی بشه و این راه خطرات زیادی داره.
اصلا مسله ظلم و بد کردن اینا کنار بزارید، آیا همچین زندگی میتونه شمارو به سعادت برسونه؟
ضمن اینکه معلوم نیست واقعا این آقا قصد ازدواج با شما رو داشته باشند و ممکنه با محروم کردنشون از رابطه جنسی، اون روی خودش رو نشون بده....

[رامونا]

من زن بدی نیستم ، فکرم بد نبود ، اگر میگم از دعوا با زنش شاد میشدم ، ب خدا قسم دست خودم نبود وب خاطر ذات کثیف نبود
بدون رو دربایستی از خودم خیلی ناراحتم
ببینید من قبلا با اسم خودم اینجا عضو بودم و درمورد مشکلاتم و رابطم با این آقا پرسیدم ولی شما و آقای علی و خانم سلطنت نبودی
بقیه بامن این طوری حرف نزدن
یه خانمی بود گفت بهترین کار همینه ، تو باید فقط به فکر خوشحالی خودت باشی نه اون زنه
من بلد نبودم این طوری فکر کنم ، کمال گرا بودم
باید فکر کنم که با خودم چیکار کردم

به احساسات بچه ها فکر نکرده بودم به خیلی چیزا فکر نکردم

حالا متوجه شدم،
قبلا اینجا یه کاربر بود که خودش مسائل و مشکلات روحی روانی زیادی داشت و دیگرانو به سمت انجام کارای اشتباه هدایت میکرد.
درواقع از اینکه باعث درد و رنجش دیگران میشد لذت میبرد،
در مورد مسئله شما هم اینکه حرفایی بگه که باعث درد و عذاب یه خونواده دیگه بشه و شما رو به سمت این آقا هدایت کنه و باعث گرفتاریتون بشه موجب خوشحالیش بوده.
متأسفانه این کارو با همه کاربرای تازه وارد میکرد و به سمت رفتارای اشتباه راهنماییشون میکرد.

به هر حال دیگه به حرفای اون کاربر فکر نکن، اون خودش اصلا آدم نرمالی نبود و خیلی خطرناک بود.

ببین هم من هم بقیه کاربرا الان اینجا قضیه رو از چند جهت برات باز کردیم،
آسیبی که به اون خونواده با ورود شما وارد میشه یه طرف ماجراس،

طرف دیگه زندگی و سرنوشت خودته که تباه میشه .

بالاتر گفتی که اون آقا خودش گفته اگه زنمو کتک بزنم خودش راضی میشه بره رضایت بده که زن دوم بگیرم!

آخه میشه به این آدم گفت مرد؟
اخلاق و انسانیت براش چه جایگاهی داره؟

کسی که با مادر بچه هاش با اولین زن زندگیش که پنج سال کنارش بوده و بچه هاشو بزرگ کرده چنین کاری میکنه ، به نظرت پاش بیفته حاضره با معشوقه پنهانیش چیکار کنه؟؟
میتونه قابل اعتماد باشه؟؟

ایشون اگه آدم متعهدی بود که به زنش خیانت نمیکرد؟

چند صباح دیگه مطمئنی ازت دلزده نمیشه بره سراغ یکی دیگه بعد به خاطر اون همین کارایی که الان سر زنش درمیاره رو روی تو بخواد انجام بده؟؟
بعد تصور کن توی چنین شرایطی که حتی نمیخوای ببینیش درگیر مسائل و مشکلاتی هستی که تا قبلش فقط به خاطر این شخص تحملشون میکردی و حالا دیگه اون آدمو نداری و تو موندی با کوهی از مشکلات و پل هایی که پشت سرت خراب کردی...

خواهش میکنم اینکارو با خودت و زندگیت نکن...

تو میتونی یه ازدواج خوب داشته باشی با کسی که تو رو با عزت و احترام ، و با عشق و تعهد واقعی به خونه ش ببره و در آسایش در کنار هم زندگی کنین.
این فرصتو از خودت نگیر...

پیشنهاد میکنم حتما برو پیش یه مشاور تا خیلی بهتر و عمیقتر و از جهات مختلف متوجه و آگاهت کنه.

[LOVE...¥]

حالا متوجه شدم،
قبلا اینجا یه کاربر بود که خودش مسائل و مشکلات روحی روانی زیادی داشت و دیگرانو به سمت انجام کارای اشتباه هدایت میکرد.
درواقع از اینکه باعث درد و رنجش دیگران میشد لذت میبرد،
در مورد مسئله شما هم اینکه حرفایی بگه که باعث درد و عذاب یه خونواده دیگه بشه و شما رو به سمت این آقا هدایت کنه و باعث گرفتاریتون بشه موجب خوشحالیش بوده.
متأسفانه این کارو با همه کاربرای تازه وارد میکرد و به سمت رفتارای اشتباه راهنماییشون میکرد.

به هر حال دیگه به حرفای اون کاربر فکر نکن، اون خودش اصلا آدم نرمالی نبود و خیلی خطرناک بود.

ببین هم من هم بقیه کاربرا الان اینجا قضیه رو از چند جهت برات باز کردیم،
آسیبی که به اون خونواده با ورود شما وارد میشه یه طرف ماجراس،

طرف دیگه زندگی و سرنوشت خودته که تباه میشه .

بالاتر گفتی که اون آقا خودش گفته اگه زنمو کتک بزنم خودش راضی میشه بره رضایت بده که زن دوم بگیرم!

آخه میشه به این آدم گفت مرد؟
اخلاق و انسانیت براش چه جایگاهی داره؟

کسی که با مادر بچه هاش با اولین زن زندگیش که پنج سال کنارش بوده و بچه هاشو بزرگ کرده چنین کاری میکنه ، به نظرت پاش بیفته حاضره با معشوقه پنهانیش چیکار کنه؟؟
میتونه قابل اعتماد باشه؟؟

ایشون اگه آدم متعهدی بود که به زنش خیانت نمیکرد؟

چند صباح دیگه مطمئنی ازت دلزده نمیشه بره سراغ یکی دیگه بعد به خاطر اون همین کارایی که الان سر زنش درمیاره رو روی تو بخواد انجام بده؟؟
بعد تصور کن توی چنین شرایطی که حتی نمیخوای ببینیش درگیر مسائل و مشکلاتی هستی که تا قبلش فقط به خاطر این شخص تحملشون میکردی و حالا دیگه اون آدمو نداری و تو موندی با کوهی از مشکلات و پل هایی که پشت سرت خراب کردی...

خواهش میکنم اینکارو با خودت و زندگیت نکن...

تو میتونی یه ازدواج خوب داشته باشی با کسی که تو رو با عزت و احترام ، و با عشق و تعهد واقعی به خونه ش ببره و در آسایش در کنار هم زندگی کنین.
این فرصتو از خودت نگیر...

پیشنهاد میکنم حتما برو پیش یه مشاور تا خیلی بهتر و عمیقتر و از جهات مختلف متوجه و آگاهت کنه.

واقعا ناراحتم از خودم
من طوری اصلا به ذهنم نمیرسید فکر کنم
من خیلی باعث شدم زن و بچش گریه کنن

نمیدونم از چی باید شروع کنم که جدا بشم
نمیدونم این احساساتی که توقلبم اومده را چجوری تموم کنم
اصلا چی کنم
مادرم اینا فهمیدن باکره ام و طلاق گرفتم ، اصلا یکی از دلایل که قاضی زود طلاقمو حکم داد همین بود
حالا من برم خونه پدرم ،
من چقدر به خودم ضرر دادم

سرم منفجر میشه

[رامونا]

واقعا ناراحتم از خودم
من طوری اصلا به ذهنم نمیرسید فکر کنم
من خیلی باعث شدم زن و بچش گریه کنن

نمیدونم از چی باید شروع کنم که جدا بشم
نمیدونم این احساساتی که توقلبم اومده را چجوری تموم کنم
اصلا چی کنم
مادرم اینا فهمیدن باکره ام و طلاق گرفتم ، اصلا یکی از دلایل که قاضی زود طلاقمو حکم داد همین بود
حالا من برم خونه پدرم ،
من چقدر به خودم ضرر دادم

سرم منفجر میشه

دوست عزیز فعلا اولین قدم اینه که بپذیری اشتباه کردی و هر چه زودتر جلوی ادامه این اشتباه رو بگیری.

الان مهمترین کاری که اولویت داره اینه که از این شرایط نامناسب خارج بشی.

اینکه بعدا باید چه کنی رو بزار برای بعد،
الان فعلا اون کاری که لازم و ضروری هست رو انجام بده.

[LOVE...¥]

دوست عزیز فعلا اولین قدم اینه که بپذیری اشتباه کردی و هر چه زودتر جلوی ادامه این اشتباه رو بگیری.

الان مهمترین کاری که اولویت داره اینه که از این شرایط نامناسب خارج بشی.

اینکه بعدا باید چه کنی رو بزار برای بعد،
الان فعلا اون کاری که لازم و ضروری هست رو انجام بده.

باید برم از این خونه تا نفهمه کجا هستم

[Experience]

سلام مشاورین و دوستان سایت مشاورکو

یک خانوم ۳۰ ساله هستم که ۵ سال پیش ازدواج کردم و بعد به خاطر بیماری شوهر سابقم که نمیتونست رابطه جنسی داشته باشه و حتی بعد از یک سال زندگی مشترک هنوز باکره بودم ازش جدا شدم و مهریه ام رو کامل گرفتم
به خاطر سبک رفتاری سنتی خانوادم و برادرانم به منزل پدری نرفتم و یک خونه با امکانات اجاره کردم و جاهازم رو بردم داخلش و زندگی جدا شروع کردم و با وجود ناراحتی خانوادم من خیلی شاد بودم
بعد یک مدتی با آقایی آشنا شدم و بعد چند ماه عاشق ایشون شدم و هنوزم هستم ، 37 سالشه و یک پسر ۳ ساله و یک دختر ۵ ساله داره ، اما من ابن آقا رو پذیرفتم و عاشقش شدم و ایشون هم مردی بوده و هست که واقعا یک زن دوست داره باهاش زندگی کنه

از هرچی بهترین هستند ، قشنگی ، جذبه ، حساسیت نسبت به من ، و پول و هرچیز دیگه

۲ ساله باایشون هستم و رابطه جنسی کامل داشتیم در هفته سه شب با بهانه ی اینکه کارگاه سفارش زیاد داره و باید بالا سر کار گر ها باشم شب خونه نمیره و میاد خونه ی من
هروقت میاد دست پر میاد ، مثل یک مرد واقعی هزینه هامو تقبل کرده ، دیگه اجازه نداد من کرایه خونه رو بدم و همه جوره ساپورتم میکنه

بهش گفتم من دیگه نمیخوام اینطوری ادامه بدم باید زنت رو طلاق بدی خیلی با صراحت گفت طلاقش نمیدم تو راهم ول نمیکنم ، نمیدونم چیکار کنم
به عشق پنهانی ادامه بدم و همیشه معشوقه باقی بمونم ؟
یا به زنش بگم و عکس و فیلم بهش نشون بدم تا نا امید بشه و طلاق بگیره
البته زنش جربزه طلاق و این کارهارا نداره
چندبار کتکش زده یا پشت تلفن سرش داد میزنه برای همین احتمال داره از طریق زنش بجایی راه نبرم !

بهم گفته بدخلقی میکنی به خاطر اعصابته باید حاملت کنم یه پسر به دنیا بیاری تا بدونی فقط مال خودمی

نمیتونم تصمیم گیری کنم که چی کنم ؟ من واقعا عاشق شدم ، نمیتونم ولش کنم
میدونم دوستم داره ، زنش اتفاقا خیلی قشنگه به اندازه من نه ولی قشنگه
برای همین مطمئنم منو برای ظاهرم یا چیزای این طوری نمیخواد

در دوراهی هستم ! فکر میکنم از دوست داشتن زیاد خودمو گول میزنم
دوستان حامله بشم به نظرتون ممکنه رام بشه و راضی به طلاق زنش ؟

سلام

مردهایی مثل اون تنوع طلب هستن.

امروز اگه زن و بچشو رها کرده، حتی اگه زنشو طلاق بده با شما ازدواج کنه هیچ تضمینی نیست که در آینده با زنهای دیگه ای وارد رابطه نشه و به شما بی میل نشه.

هر چه زودتر از اون مرد فاصله بگیرید براتون بهتره.

[ravanshenas-therapy]

سلام به شما دوست عزیز
ببین عزیزم احساساتی که داری قابل احترام هست اما دقت کنید که ایشان دارن به همسر اولشان خیانت می کنند و شما نیز در این خیانت شریک شده اید چون آگاهانه نسبت به متاهل بودن ایشان وارد ارتباط شده اید این ارتباط هم می تواند برای شما و هم خود این آقا و زندگی مشترکشان آسیب زا باشد .
اگر شما بخواهید به همین روال ادامه بدهید فرصت های خود را برای داشتن یک رابطه سازنده و با تعهد از دست می دهید و با توجه به اینکه ایشان بیان کرده اند تصمیمی نیز برای جدایی ندارند حتی نشان دادن عکس و ... تنها باعث می شود که رابطه شما نیز در حالت بدی تمام شود چون در هرصورت ایشان فرزند دارند و تعهد رسمی نیز به زندگی مشترکشان دارند و از نظر خانوادگی نیز رابطه ایشان با همسرشان نسبت به شما مورد پذیرش تر هست .
در مورد بارداری نیز دقت کنید که شما می خواهید به فرزندتان بیان کنید کنید که پدر ایشان کیست در کنار اینکه تضمینی برای شما وجود ندارد که ایشان به این سبک زندگی ادامه بدهند چون در هرصورت رابطه ایشان با شما نشان از بی تعهدی ایشان به زندگی مشترک می باشد .
بهتر است از تصمیم گیری هیجانی خوداری کنید و سعی کنید که واقع بیناته تر به این رابطه توجه کنید و تصمیم گیری داشته باشید .

[LOVE...¥]

با همسرش دعوا کرده ، اصلا ربطی به من نداشته
خیلی وقته باهاش زود دعوا میکنه ، اخلاقش خشنه ، زنش هم سیاست بلد نیست ، لوندی بلد نیست
زنش رو کتک کاری کرده
پسرشون تو دعوا کمربند خورده پای چشمش ولی طوری نشده فقط گریه کرده ، به خاطر دعوا ترسیده میخواست بره پیش مامانش کمربند اثابت به کنار چشمش

امروز صبح تماس گرفت به من چند بار ، حرف نزدم ، جواب ندادم
۲ ساعت بعد شماره ناشناس تماس زد گفتم خودشه بزار جواب بدم ولی هیچ کس حرف نزد
زنش شمارم برداشته از گوشی ، رمز گوشی رو پیدا کرده ، شماره ناشناس همون بوده
ظهر بهش گفته این زن کیه شمارش تو گوشی تو ،
واسه همین کتک کاری کرده

صدا ضبط شده کتک کاری رو فرستاده ، داد میکرد گفت شماره هرکسی بخوام تو گوشیه و کتک میکرد

چون قبلا خودم گفتم واسه شاد کردن من نگو دعوا کردی ، دیگه هروقت کتک کاری شد صدا فرستاد ، گریه زاری و صدا ضربه

گفت امشب نمیره خونش میاد اینجا ، ساعت ۱۱ تا بعد

چی کنم ، بهش چی بگم ! خودم که دلم خیلی تنگ شده واسش

فقط تقصیر پدر و مادر همین آقاس چون دخالت میکنن وساطت میکنن

[رامونا]

با همسرش دعوا کرده ، اصلا ربطی به من نداشته
خیلی وقته باهاش زود دعوا میکنه ، اخلاقش خشنه ، زنش هم سیاست بلد نیست ، لوندی بلد نیست
زنش رو کتک کاری کرده
پسرشون تو دعوا کمربند خورده پای چشمش ولی طوری نشده فقط گریه کرده ، به خاطر دعوا ترسیده میخواست بره پیش مامانش کمربند اثابت به کنار چشمش

امروز صبح تماس گرفت به من چند بار ، حرف نزدم ، جواب ندادم
۲ ساعت بعد شماره ناشناس تماس زد گفتم خودشه بزار جواب بدم ولی هیچ کس حرف نزد
زنش شمارم برداشته از گوشی ، رمز گوشی رو پیدا کرده ، شماره ناشناس همون بوده
ظهر بهش گفته این زن کیه شمارش تو گوشی تو ،
واسه همین کتک کاری کرده

صدا ضبط شده کتک کاری رو فرستاده ، داد میکرد گفت شماره هرکسی بخوام تو گوشیه و کتک میکرد

چون قبلا خودم گفتم واسه شاد کردن من نگو دعوا کردی ، دیگه هروقت کتک کاری شد صدا فرستاد ، گریه زاری و صدا ضربه

گفت امشب نمیره خونش میاد اینجا ، ساعت ۱۱ تا بعد

چی کنم ، بهش چی بگم ! خودم که دلم خیلی تنگ شده واسش

فقط تقصیر پدر و مادر همین آقاس چون دخالت میکنن وساطت میکنن

اگه میخوای تمومش کنی خیلی راحت بگو نیا و رابطمون تمومه .

و تمام.

ایشون الان با خانومش در حال مشاجره س و طبق گفته شما کلا میونه خوبی با خانومش نداره و شما گزینه خیلی خوبی برای تامین نیاز جنسیش هستی، معلومه که میاد...

معلومه که براش منفعت داری و حاضر نمیشه از دستت بده...

[LOVE...¥]

اگه میخوای تمومش کنی خیلی راحت بگو نیا و رابطمون تمومه .

و تمام.

ایشون الان با خانومش در حال مشاجره س و طبق گفته شما کلا میونه خوبی با خانومش نداره و شما گزینه خیلی خوبی برای تامین نیاز جنسیش هستی، معلومه که میاد...

معلومه که براش منفعت داری و حاضر نمیشه از دستت بده...

باید درست تصمیم بگیرم بی گدار به آب زدم و رابطه بپا شد
نباید بی گدار تموم کنم

[Saltanat]

باید درست تصمیم بگیرم بی گدار به آب زدم و رابطه بپا شد
نباید بی گدار تموم کنم

شما تفسیر سوره ی نساء و آیات ۱۵ و ۱۶ این سوره رو بخونید
تا بهتر بتونید به نتیجه برسید

[Monii]

باعرض سلام و احترام.
در یک جمله این رابطه از اول تا اخرش اشتباهه.
ادامه دادنش اشتباه تر.

[کاربر۷۷۷]

کاری با بد و خوب ماجرا ندارم
و اینکه شما نپرسیدید از رابطه بیام بیرون، بلکه پرسیدید چطور ادامه بدم
بچه دار شدن هم که فرقی نمیکنه در چه رابطه ای باشه، سختیای خودشو داره و تضمینی بر موندن زوج نیست، اول سختی هاشو ببین میتونی قبول کنی؟
خواهشی که ازتون دارم اینه که ازش نخواید با همسر اولش دعوا کنه یا ازش نخواید طلاقش بده
فقط ازش بخواید توی هر دو خانواده آرامش برقرار کنه
به هر حال اون پدره، یه روزایی دلش میخواد با بچه هاش باشه و اگر نتونه یا اتفاقی براشون بیوفته مطمئنا شخص شمارو مقصر میدونه و موجب دلسردی از شما میشه
به هیچ وجه اجازه ندید اون خانواده بی سرپرست بشه که موندگاری خودت به خطر میوفته و ممکنه از همون دعواها با شما بکنه بخاطر دلتنگی و خاطراتش با خانواده اولش
اگر بتونی این آرامش رو برقرار کنی در این صورت حتی اگر نفر بعدی اضافه شد، میدونی آرامشتون و خرجی خونه و سرزدن هاش باقی می مونه
برای همه آرزوی خوشبختی میکنم

[رامونا]

کاربر Monii و کاربر۷۷۷ و علی 28 و سامان

من به پست های شما اصلا و ابدا اهمیت نمیدم پس لطفا پستی نگزارید ، بهترین دلیلش نام کاربری شما مثل خودم سیاهه و این یعنی از نظر سایت تایید شده نیستید
لطفا چه اینجا چه خصوصی واسه من پست و پیام ارسال نکنید

مخاطب من کاربران رنگی هستند که در تاپیک شرکت کردند نه شما

دوست عزیز من چند نکته رو لازمه که به شما بگم.

اول اینکه اینجا به جز دو سه کاربر که از طرف سایت هستن و مشاورین سایت هستن، بقیه همگی افراد عادی هستیم که یه روز مثل شما اینجا ثبت نام کردیم.

کاربرانی که نام کاربریشون مشکیه معنیش این نیس که فعالیتشون از نظر سایت مورد قبول نیست.

روال سایت به این صورته که کسانی که فعالیت بیشتری داشتن و فعالیتشون مورد قبول بوده، به مرور کاربریشون ارتقا داده میشه ونام کاربریشون رنگی میشه.
من و سایر دوستان که نام کاربریمون رنگی هست هم ، زمانی که اینجا عضو شدیم کاربری مشکی داشتیم مثل شما .

پس پذیرفتن یا نپذیرفتن کامنتهای دیگران رو به شرط رنگ اسم کاربریشون نزارین،
هر کسی میتونه حرف درست رو بگه، چه نام کاربریش رنگی باشه چه نباشه.
و هر کسی هم میتونه حرف نادرست و اشتباه بگه ،چه نام کاربریش رنگی باشه چه نباشه!
من هم با وجود اینکه رنگی هستم ممکنه حرفم درست نباشه.

پس اول و آخر این خودتون هستین که باید تشخیص بدین کدوم حرف درسته و کدوم حرف نادرست.

مورد دیگه اینکه اینجا شما ممکنه پیامهای مختلفی توی صندوق خصوصیتون از دیگران داشته باشین،

من خیلی کلی این مطلبو میگم و اصلا اصلا منظورم به افرادی که اسم بردین نیست و قصد جسارت به هیچ کاربری ندارم،
لازمه بگم ، چون قبلا این مشکل پیش اومده و موردشو داشتیم و مشکلات زیادی هم به بار اومده،
اینجا مثل همه محیطهای دیگه ممکنه افرادی به قصد مزاحمت به شما پیام بدن.
اینجا هیچ مشاوری توی پیام خصوصی به کاربرا مشاوره نمیده، و ممکنه مزاحمین به عنوان مشاور به شما پیام بدن و درخواست شماره کنن و بگن قصدشون ارائه مشاوره و راهنمایی به شماست.

پس خیلی مراقب باشین و به هیچکس اعتماد نکنین.

[LOVE...¥]

دوست عزیز من چند نکته رو لازمه که به شما بگم.

اول اینکه اینجا به جز دو سه کاربر که از طرف سایت هستن و مشاورین سایت هستن، بقیه همگی افراد عادی هستیم که یه روز مثل شما اینجا ثبت نام کردیم.

کاربرانی که نام کاربریشون مشکیه معنیش این نیس که فعالیتشون از نظر سایت مورد قبول نیست.

روال سایت به این صورته که کسانی که فعالیت بیشتری داشتن و فعالیتشون مفید بوده، به مرور نام کاربریشون ارتقا داده میشه ونام کاربریشون رنگی میشه.
مثلا من هم زمانی که اینجا عضو شدم نام کاربریم مثل شما مشکی بود و به مرور رنگی شد.

پس پذیرفتن یا نپذیرفتن کامنتهای دیگران رو به شرط رنگ اسم کاربریشون نزارین،
هر کسی میتونه حرف درست رو بگه، چه نام کاربریش رنگی باشه چه نباشه.
و هر کسی هم میتونه حرف نادرست و اشتباه بگه ،چه نام کاربریش رنگی باشه چه نباشه!
مثلا من هم با وجود اینکه رنگی هستم ممکنه حرفم درست نباشه.

پس اول و آخر این خودتون هستین که باید تشخیص بدین کدوم حرف درسته و کدوم حرف نادرست.

مورد دیگه اینکه اینجا شما ممکنه پیامهای مختلفی توی صندوق خصوصیتون از دیگران داشته باشین،

من خیلی کلی این مطلبو میگم و اصلا اصلا منظورم به افرادی که اسم بردین نیست و قصد جسارت به هیچ کاربری ندارم،
لازمه بگم ، چون قبلا این مشکل پیش اومده و موردشو داشتیم و مشکلات زیادی هم به بار اومده.

اینجا مثل همه محیطهای دیگه ممکنه افرادی به قصد مزاحمت به شما پیام بدن.
اینجا هیچ مشاوری توی پیام خصوصی به کاربرا مشاوره نمیده، و ممکنه مزاحمین به عنوان مشاور به شما پیام بدن و درخواست شماره کنن و بگن قصدشون ارائه مشاوره و راهنمایی به شماست.

پس خیلی مراقب باشین و به هیچکس اعتماد نکنین.

ممنونم دوست خوب
بالاخره مشاوره ها خوب بوده که ارتقا شدین
کاربر غزل و کاربر سامان بهم پیغام خصوصی ارسال کردن یکیش نصیحت کرده
اما کاربر سامان نمیدونم از کجاس ، ولی معلومه هیزه
به تظاهر مشاوره میده اما هیزه

[omidd]

حیف اون وقتی ک گذاشتم دونه دونه پست ها خوندم اخرش بگی من نظرات کاربر های رنگی قبول دارم.

[Monii]

آیا انکار میکنید از نظر دین خدا یک مرد میتواند چند زن داشته باشد ؟
آیا انکار میکنید که شما زنان در برابر حرف حق ایستادکی میکنید
بگزارید از جنبه علمی برایتان بازگو کنم
آلت تناسلی بسیاری از زنان متفاوت است با رنگ های متفاوت و اندازه های گونا گون
هرمردی روحیه خاص خود را دارد و ممکن است از مدل خاصی خوشنود بشود . برای همین است وهمرد مجاز است باچند زن مزدوج شود تا به آنچه دلخواه اوست برسد
و دیگر ازدواج را متوقف کند و با تمام زنانش یک رفتار داشته باشه
آیا میدانید مردان از نظر روحی شکل آلت تناسلی همیرشان روی آنها تاثیر گزار است ؟
شما چه میدانید
شاید همسر اول این آقا ظاهر بسیار زیبایی داشته باشد اما از نظر جسمی برای شوهرش سردی بیاورد و همین دلیل
میتواند علت رجوع 2 ساله این مرد به استارتر باشد

اما زنان از نظر روحی تحت تاثیر این موضوع نیستند

استارتر احساس گناه نکن از کتک خوردن آن زن چون باید تمکین شوهرش باشد و نبوده و درمسائل همیرش دخالت کرده پس کتک خورده و مقصر شما نبوده اید
با این مرد صیغه یا عقد بخوانید و باردار شوید هنسر اولش نیز باید با این موضوع کنار بیاید و دست از غرب زدگی بردارد
اگر هرمرد غنی و توانمند چند زن اختیار میکردنان ایران نیز چون زنان کشورهای عربی از دستورات خدا پیروی میکردن

شما خواهر خودرا به جای ایشان قرار بده و اگر خواهر شما بود اجازه میدادی بایک بکارت ازدست رفته ناموس تصاحب شده و عفت تقدیم شده
خود را از زندگی این مرد دور کند و انوقت هیچ مردی به چشم همسر بهش نگاه نکند و فقط برای لذتی چند ساعتی خواهر شمارا بخواهند
جیگیلی کباب نمیشود ؟
روحدشما ناراحت نمیشود
دل شما برای خواهرتان کباب نمیشود ؟

استاتر جیگیلی شما اگر نیم سوز شد هیچ مردی مسئولیتش را برعهده نمیگیرد ،

ببینید درسته از نظر اسلام داشتن دو همسر یا بیشتر برای آقایون گناه نیست.
اما در شرایط های خاصی. برای مثال اگر کسی همسرش ناتوانی جسمی داشته باشه ونتونه به نیازهای همسرش رسیدگی کنه، میتونه زن بگیره. و یه نکته دیگه که خیلی از شنا آقایون بهونه ش کردین اینه که پیامبر عزیزمون چندین همسر داشتن. ماهم سنت رو به جا میاریم. این گفته درسته که پیامبر همسر های زیادی داشتند.
ولی ایشون با همه شون همبستر نمی شدند و ایشون زنایی که همسرشونو تو جنگ از دست داده بودنو فقط برای کمک به آسایش و به دور بودن از آزارهای مردان دیگه به عقد خودشون درمیاوردن.
و یه سوال از شما.
شما راضی میشین یه نفر دیگه رو زندگی خواهرتون خراب شه؟
اگه زندگی خواهرتون تلخ شه چ حسی دارین؟
اگه ب خواهر خودتون خیانت شه چی؟

[رامونا]

آیا انکار میکنید از نظر دین خدا یک مرد میتواند چند زن داشته باشد ؟
آیا انکار میکنید که شما زنان در برابر حرف حق ایستادکی میکنید
بگزارید از جنبه علمی برایتان بازگو کنم
آلت تناسلی بسیاری از زنان متفاوت است با رنگ های متفاوت و اندازه های گونا گون
هرمردی روحیه خاص خود را دارد و ممکن است از مدل خاصی خوشنود بشود . برای همین است وهمرد مجاز است باچند زن مزدوج شود تا به آنچه دلخواه اوست برسد
و دیگر ازدواج را متوقف کند و با تمام زنانش یک رفتار داشته باشه
آیا میدانید مردان از نظر روحی شکل آلت تناسلی همیرشان روی آنها تاثیر گزار است ؟
شما چه میدانید
شاید همسر اول این آقا ظاهر بسیار زیبایی داشته باشد اما از نظر جسمی برای شوهرش سردی بیاورد و همین دلیل
میتواند علت رجوع 2 ساله این مرد به استارتر باشد

اما زنان از نظر روحی تحت تاثیر این موضوع نیستند

استارتر احساس گناه نکن از کتک خوردن آن زن چون باید تمکین شوهرش باشد و نبوده و درمسائل همیرش دخالت کرده پس کتک خورده و مقصر شما نبوده اید
با این مرد صیغه یا عقد بخوانید و باردار شوید هنسر اولش نیز باید با این موضوع کنار بیاید و دست از غرب زدگی بردارد
اگر هرمرد غنی و توانمند چند زن اختیار میکردنان ایران نیز چون زنان کشورهای عربی از دستورات خدا پیروی میکردن

شما خواهر خودرا به جای ایشان قرار بده و اگر خواهر شما بود اجازه میدادی بایک بکارت ازدست رفته ناموس تصاحب شده و عفت تقدیم شده
خود را از زندگی این مرد دور کند و انوقت هیچ مردی به چشم همسر بهش نگاه نکند و فقط برای لذتی چند ساعتی خواهر شمارا بخواهند
جیگیلی کباب نمیشود ؟
روحدشما ناراحت نمیشود
دل شما برای خواهرتان کباب نمیشود ؟

استاتر جیگیلی شما اگر نیم سوز شد هیچ مردی مسئولیتش را برعهده نمیگیرد ،

واقعا متأسفم...

سبب رونق کفر است مسلمانی ما...

بله انکار میکنم،
دین خدا به مردی که همسر سالمی داره که توانایی تامین نیازهای شوهرشو داره اجازه نداده چند همسر داشته باشه.

این شمایید که مقابل خدا ایستادین و از دین به عنوان وسیله ای برای شهوترانی استفاده میکنین.

هیچ جای دین این اجازه به مردها داده نشده که به صرف راضی نبودن از اندام جنسی همسرشون برن سراغ زن های دیگه.
ازدواج موقت برای مرد مجردی هست که زن نداره ، یا مرد متأهلی که همسرش نمیتونه نیازاشو تامین کنه( اونم طبق شرایط خیلی خاص)
نه اینکه واسه لذت و هوست هر روز بیفتی دنبال زن های متعدد!

اسم اینکار هوسرانیه.

از دین حرف میزنین اما حتی خبر ندارین از آیات و روایات متعددی که به مردان توصیه کرده بنده هوسشون نباشن.

این حرفا رو امثال شما فقط از خودتون درمیارین ، هیچ منبع معتبری که طبق دین باشه برای حرفاتون وجود نداره.

این که یک زن خودشو وسیله هوسرانی یک مرد نکنه اسمش غرب زدگیه اونوقت اینکه یک مرد بنده شهوتش باشه اسمش غرب زدگی نیست؟؟؟؟؟
اینکه یک مرد روزی دنبال یک اندام جنسی باشه اسمش غرب زدگی نیست؟؟؟؟؟(هر چند که همون غربی ها این یه مورد رو بهتر از ما فهمیدن و وقتی همسر دارن مجاز نیستن ازدواج مجدد داشته باشن)

بعضی افراد در برخی کشورهای عربی صیغه بین مردها رو هم مجاز میدونن... اگه اونطور که شما میگین اونها از دستورات خدا پیروی میکنن و ما باید مثل اونها باشیم نظرتون چیه ما هم ازشون پیروی کنیم و این نوع صیغه رو داشته باشیم؟؟؟؟؟؟؟؟

[رامونا]

صیغه ای که درکشور های عربی بین مردان انجام میشود
برای لواط است و بعد از آن صیغه خودرا مجاز به انجام لواط میدانند ، این کار را سنی ها انجام میدهند نه شیعه ها ،
این بحث خوبی نیست نباید ادامه داد
چون شما اطلاعات زیادی دارید اما همگی غلط است برای مثال همان صیغه بین مردان درکشور عربی را میدانید اما درمورد احکام آن یا مسائل جزئ خبری ندارید که البته ازنظر من کاملا رسم گناهی است
گفته شده با عالم نادان بحث نکنید
شما اطلاعات دارید اما نادان هستید من نباید با شما بحث کنم
شما یاددبگیر من نظر خودرا دادم و نباید نظرات شخصی یتان را که مثل مسواک شخصی است در حلق کسی کنید

بله منم میدونم این کار اونها گناه و اشتباهه،
این شما هستین که ادعا دارین ما باید مثل کشورهای عربی رفتار کنیم ، ادعا دارین اونا کاراشون درسته از دستورات خدا پیروی میکنن و ما باید مثل اونها باشیم...
فقط خواستم بگم متوجه باشین چه جوامعی رو الگو قرار دادین...

من نظر شخصیم رو به کسی تحمیل نکردم، این شما هستین که اینجا و در پیام خصوصی به استارتر اصرار دارین نظرات اشتباه خودتون رو در مغز ایشون فرو کنید.

من فقط نظرات شما رو به چالش کشیدم و شما در جواب هیچ حرفی برای گفتن نداشتین..

حتی یک سند و منبع معتبر نمیتونین برای حرفاتون ارائه بدین.

بله من هم خوشحال میشدم با فردی که صاحب چنین تفکراتی هست بحث نکنم .
دلیل من برای ادامه این بحث شما نیستین، به خاطر افراد بیشماری که در این فضای عمومی حرفای شما رو میبینن و میخونن و ممکنه حرفاتون باعث بشه دچار اشتباه و انحراف بشن تا جایی که واسم امکان داشته باشه مقابل حرفای شما می ایستم...

[MohsenPSY]

موضوع بسته شد